آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

وبلاگ اشعار ، خاطرات ، عکس ها و دلنوشته ها

آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

سلام . از کودکی علاقه زیادی به شعر و حفظ آن داشتم . اولین سروده ام غزل عاشقانه ای بود با این مطلع : شود آیا که شبی آید و ما یار شویم ؟ فکر معقول نماییم و گرفتار شویم ؟ شود آیا شنوم پاسخ آری ز لبش ؟ و .... که البته نشد و آن شب و پاسخ نیامد.

زمستان 1373 و در 13 سالگی با استاد عزیزم زنده یاد حاج محمدرضاآقاسی رضوان الله تعالی علیه آشنا شدم و این آشنایی و دوستی دو طرفه تا سوم خرداد 1384 ادامه یافت .

شعرهایم عموماً بخاطر اتفاق هایی است که در اطرافم رخ می دهند . متاسفانه برخی از آنها را به دلیل عدم ثبت از دست داده و فراموش کرده ام . این وبلاگ را با هدف ثبت و انتشار اشعار ، خاطرات و گاهاً تصاویر خاطره انگیزم ، بعد از تعطیلی ناگهانی میهن بلاگ به راه انداختم . هر چند : شاعر نی ام و شعر ندانم گفتن / من مرثیه خوان دل دیوانه خویشم .

خوشحال خواهم شد با نظرات و پیشنهادات خود همراهی ام کنین . یاحق

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد رباعی» ثبت شده است

مبارک باد میلادت در این روز پر از شادی
خدا را شاکرم امشب از این لطف خدادادی
رباعی جان گرفت از یمن این مولود عرفانی
قصیده با غزل آمد به سرحدّات آبادی

آه مجنون 1403/11/01

روز اول بهمن ، وقتی سری به صفحه اینستاگرام زدم خبر جشن ساده تولد آقای عرفان پور را دیدم که همکارانشان در حوزه هنری برایش تدارک دیده بودند . بداهه فوق را به همین مناسبت در قسمت نظرات نوشتم . میلاد عرفان پور در اول بهمن 1367 در شهر شیراز به دنیا آمده و استاد بلاشک رباعی است . این رباعی معروف که اشک حضرت آقا را هم درآورد از سروده های اوست : 

ما سینه زدیم ، بی صدا باریدند
از هر چه دم زدیم ، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس شهدا را چیدند

البته در سایر قالب ها نیز عالی درخشیدند . بعنوان مثال همین بیت عاشقانه :

رفتی و هیچ نگفتی که در سر داری
رفتی و هیچ ندیدی که چه آمد به سرم

حاصل همکاری های او با محمدمهدی سیّار شعرهای نابی است که حتما شنیده اید و بارها توسط میثم مطیعی در نمازهای عید فطر و ... قرائت شده است . خدا حفظشان کند .

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ بهمن ۰۳ ، ۰۸:۳۷
احمد بابایی