آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

وبلاگ اشعار ، خاطرات ، عکس ها و دلنوشته ها

آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

سلام . از کودکی علاقه زیادی به شعر و حفظ آن داشتم . اولین سروده ام غزل عاشقانه ای بود با این مطلع : شود آیا که شبی آید و ما یار شویم ؟ فکر معقول نماییم و گرفتار شویم ؟ شود آیا شنوم پاسخ آری ز لبش ؟ و .... که البته نشد و آن شب و پاسخ نیامد.

زمستان 1373 و در 13 سالگی با استاد عزیزم زنده یاد حاج محمدرضاآقاسی رضوان الله تعالی علیه آشنا شدم و این آشنایی و دوستی دو طرفه تا سوم خرداد 1384 ادامه یافت .

شعرهایم عموماً بخاطر اتفاق هایی است که در اطرافم رخ می دهند . متاسفانه برخی از آنها را به دلیل عدم ثبت از دست داده و فراموش کرده ام . این وبلاگ را با هدف ثبت و انتشار اشعار ، خاطرات و گاهاً تصاویر خاطره انگیزم ، بعد از تعطیلی ناگهانی میهن بلاگ به راه انداختم . هر چند : شاعر نی ام و شعر ندانم گفتن / من مرثیه خوان دل دیوانه خویشم .

خوشحال خواهم شد با نظرات و پیشنهادات خود همراهی ام کنین . یاحق

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سامرا» ثبت شده است

بنگر ز کجا ، مرا کجا آوردند
من را طلبیده ، سامرا آوردند
هم کوفه و کاظمین ، هم شهر نجف
با پای پیاده کربلا آوردند

آه مجنون ـ سامرا 1403/05/27

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۳ ، ۱۰:۵۹
احمد بابایی

هدایای کودکان : سال گذشته حسرت تهیه و توزیع هدیه بین کودکان عراقی به دلم ماند و این شد که امسال از چند هفته مانده به سفر ، مصمم به تهیه اش شدم . اهدای هدیه های کوچک ، کار خیلی خوب و لذتبخشی است که توصیه می کنم همه زائران حتی در ایام غیر اربعین نیز تجربه اش کنند چون طعم شیرین سفر را چند برابر می کند و برای ما و ایشان خاطره انگیزتر . بازار مروی تهران به دلیل تنوع و قیمت مناسب ، بهترین جایی بود که می شد آنها را تهیه کرد . در راسته لوازم کودکان ، زائران بسیاری بودند که مثل من دنبال هدیه اربعینی بودند . خوشبختانه فروشندگان نیز همکاری داشتند و تجربیات خوبی را به اشتراک می گذاشتند و ضمن راهنمایی و اعمال تخفیف ، التماس دعا هم داشتند . وقتی عکس بسته های هدیه ام را در گروه ایتایی سفرمان گذاشتم ، باقی عزیزان هم بانی شدند و سفارش خرید دادند . 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۲ ، ۱۰:۰۴
احمد بابایی