آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

وبلاگ اشعار ، خاطرات ، عکس ها و دلنوشته ها
جمعه, ۳ اسفند ۱۴۰۳، ۱۲:۰۴ ق.ظ

رضا شاه

گفت با من یک عزیز ساده دل :
رحمت حق بر رضاخان زِبل

اهل کار و اهل کوشش بوده او
اهل جود و اهل بخشش بوده او

در پناهش امنیت ما داشتیم
خوب بود و عافیت ما داشتیم

خطّ آهن یادگار سعی اوست
شایعه بوده که ایشان زورگوست

شایعه بوده زمین خواری او
داستان بوده ستمکاری او

حرف مفت است که سوادی او نداشت
وقف ایران کرد هر چیزی که داشت

مال مردم را گرامی داشت او
تخم آبادیِ ایران کاشت او

مهربان بوده همیشه با همه
دادگر بوده میان محکمه

با خدا بوده ، مسلمان بوده او
پیرو مقداد و سلمان بوده او

در عزاداری برهنه پا زده
بر سرش در روز عاشورا زده

در وفاداری او تردید نیست
بهتر از او را اگر دارید ، کیست ؟

با خودش از مملکت چیزی نبرد
کشورش را او به فرزندش سپرد

عازم موریس شد آن پادشاه
آن امیر بی نظیر  بی گناه

دست خالی رفت از این آب و خاک
تا نبیند کشورش روی هلاک

هر چه داریم از سر خان رضاست
قلب من بر مهر ایشان مبتلاست

روح ایشان شاد در خلد برین
بر چنین شاه بزرگی ، آفرین


***

گفتمش جانم ! کمی آهسته تر
بس کن این حرف کجِ  نامعتبر

گفتمش جانم! کمی آرام باش
کم طرفدار بد و بدنام باش

هیچ می خوانی ز تاریخ وطن ؟
هیچ میدانی از این مرز کهن ؟

اندکی هم جستجو ، قبل سخن
بد نباشد ای عزیز جان من

بشنو اینک واقعیت را درست
تا ببینی کیست؟ آن شاه نخست

شاهِ اول ، اهل منقل بوده است
شک نکن تا خرخره آلوده است

بی سواد و قلدر و یک لاقبا
بوده او قاطرچی اسطبل ها

با فشار خارجی ها رشد کرد
یک شبه او بی محابا رشد کرد

کودتا کرد و به شاهی او رسید
در حقیقت به تباهی او رسید

اندکی درک درستی او نداشت
تخم نفرت در دل انصاف کاشت

او‌ گدایی بوده بی اصل و نسب
بی هویّت ، بی ادب ، فرصت طلب

چون دری بر تخته شد ، گل کرد او
با حجاب و دین تقابل کرد او

دشمن دین خداوند بود او
قاتل قوم هداوند بود او 

یاد کن آن روز گوهر شاد را
کشته های دست این جلاد را

جرم آنان بود جز درد حجاب ؟
حرف آنان بود جز حرف حساب ؟

با مدرّس او چه کاری که نکرد
کشت آخر بی صفت ، آزاده مرد

قاتل سیدحسن پس کیست؟ اوست
کند از هر که مخالف بود ، پوست

میرزا را دائما اذیت نمود
بانی مرگش همین افریطه بود

فرّخیِ یزدی و امثال او
جان سپردند در ید چنگال او

شهوت قدرت امانش را برید
هر که نقدش کرد ، آخر شد شهید

خط آهن را برای ما کشید؟
یا برای انگلستان پلید؟

خاطرات تلخ را تکرار کن
باطن خود را پسر ، بیدار کن

او برای مردمش کاری نکرد
جای ، خالی کرد هنگام نبرد

جانفشانی در مرام او نبود
یکسره بر ثروت خود می فزود

خویشتن را چون خدا پنداشت او
مالک بی انتها پنداشت او

انتخاباتش همه فرمایشی
کاندیداها تماماً پوششی

راست میگویی که او بخشنده بود
تکّه تکّه از وطن را کنده بود

اهل بخشش بود از خاک وطن
اهل کار اما برای خویشتن 

خاک ایران را به یغما داد او
هم زمین و هم ز دریا داد او

عِرق های حضرت والا چه شد ؟
کوه های آرارات ما چه شد ؟

بخشش اروند و فیروزه چرا ؟
این یکی شد از هزاران ماجرا

من یقین دارم اگر او مرد بود
پای ایران بی برو برگرد بود

عازم موریس نه ، تبعید شد
چون به دست اجنبی تهدید شد

پادشاه بی یال و کوپال اوست
نزد دشمن چون خر دجّال اوست

نزد دشمن ، جرأتی از خود نداشت
قدر ارزن هیبتی از خود نداشت

توی دست اجنبی چون موم بود
این صفت از ابتدا معلوم بود

ظلم ها دید و دهانش بسته بود
خائنانه او زبانش بسته بود

با خودش سرمایه ای هنگفت برد
من نمی گویم ، فروغی گفت : برد

عاشق ایران و ایرانی نبود
لایق شاهی و سلطانی نبود

قطره ای از خون ایرانی نداشت
مویی از موی سلیمانی نداشت

حاج قاسم افتخار کشور است
نام پاکش اعتبار کشور است

گر تو شک داری ، بیا ، اینهم گواه
اردشیر زاهدی ، داماد شاه

قبل مردن اعترافی تلخ کرد
با ستایش از سلیمانیِ مرد

خاندان پهلوی جز ننگ نیست
مستبدتر از رضا میرپنج کیست ؟

شاه ایران حضرت مولا ، رضاست
هر چه داریم از عنایات خداست

دور شو از تیرگی ها جان من
لعنت حق بر رضاشاه لجن

مطمئن بودم من از روز نخست
روشنم از چشمه ای پاک و درست

چشمۀ ما بوی منطق می دهد
بوی حق ، بوی حقایق می دهد

من خلاصه می کنم گفت و شنود
بر امام و بر شهیدانش درود

آه مجنون  1403/12/01

رضاشاه پهلوی ، از جمله اشخاصی است که دیدگاههای مختلف و بعضاً متضادی نسبت به وی و اقداماتش وجود دارد. برخی با نگاه به اقداماتی از قبیل ایجاد دولتی مدرن و تأسیس نهادهایی از قبیل آموزش‌ و پرورش، دانشگاهها، بیمارستانها، فرودگاهها و ...، وی را رهبری ترقی‌خواه و مدرن می‌دانند که می‌خواست ایران را از کشوری سنتی و عقب‌مانده به کشوری پیشرفته و مدرن تبدیل کند.

اما برخی دیگر وی را دیکتاتوری قلدر و خود رای دانسته‌اند، که سعی در نابودی فرهنگ و نهادهای دینی و فرهنگی ایران و جایگزینی آن با نهادهای غربی داشت و در این راه همه مخالفین و حتی منتقدین خود را از میان برمی‌داشت. این دسته از تحلیل‌گران شاهد خود را مسائلی از قبیل کشف حجاب و تضعیف مذهب و علمای مذهبی، حذف مخالفین سیاسی و ... می‌دانند.

اما ورای این نوع نگاهها و درستی یا نادرستی آنها، آنچه مشخص است و تمامی موافقین، منتقدین و مخالفین رضاشاه بر آن اتفاق‌نظر دارند سیاست سرکوب سیاسی رضاشاه و برخورد دیکتاتورمآبانه و سرکوبگر وی با منتقدین و مخالفینش بوده است. وی و دستگاه امنیتی‌اش در طول دو دهه تعداد بسیاری از علماء مذهبی، سیاسیون، هنرمندان و ... را به قتل رسانده و یا از طریق زندانهای طویل‌المدت، نه‌تنها از گردونه فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی حذف کرده‌اند، بلکه حق زندگی عادی را نیز از آنها سلب نمودند. رضاشاه حتی به کسانی که به وی در راستای رسیدن به سلطنت کمکهای بسیاری کرده بودند نیز رحم نکرد و بسیاری از نزدیکان و اطرافیان خود را به بهانه‌های مختلف از بین برد .

سروده فوق که مصادف است با سوم اسفند ( سالروز کودتای 1299 رضاخانی ) را در جواب همکار بازنشسته ام که طرفدار رضاخان است و شب گذشته برایم چند کلیپ در دفاع از خاندان منحوس پهلوی فرستاد ، گفتم . خدا ان شاءالله همه ما را به راه راست هدایت کند . آمین!



نوشته شده توسط احمد بابایی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

وبلاگ اشعار ، خاطرات ، عکس ها و دلنوشته ها

آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

سلام . از کودکی علاقه زیادی به شعر و حفظ آن داشتم . اولین سروده ام غزل عاشقانه ای بود با این مطلع : شود آیا که شبی آید و ما یار شویم ؟ فکر معقول نماییم و گرفتار شویم ؟ شود آیا شنوم پاسخ آری ز لبش ؟ و .... که البته نشد و آن شب و پاسخ نیامد.

زمستان 1373 و در 13 سالگی با استاد عزیزم زنده یاد حاج محمدرضاآقاسی رضوان الله تعالی علیه آشنا شدم و این آشنایی و دوستی دو طرفه تا سوم خرداد 1384 ادامه یافت .

شعرهایم عموماً بخاطر اتفاق هایی است که در اطرافم رخ می دهند . متاسفانه برخی از آنها را به دلیل عدم ثبت از دست داده و فراموش کرده ام . این وبلاگ را با هدف ثبت و انتشار اشعار ، خاطرات و گاهاً تصاویر خاطره انگیزم ، بعد از تعطیلی ناگهانی میهن بلاگ به راه انداختم . هر چند : شاعر نی ام و شعر ندانم گفتن / من مرثیه خوان دل دیوانه خویشم .

خوشحال خواهم شد با نظرات و پیشنهادات خود همراهی ام کنین . یاحق

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

رضا شاه

جمعه, ۳ اسفند ۱۴۰۳، ۱۲:۰۴ ق.ظ

گفت با من یک عزیز ساده دل :
رحمت حق بر رضاخان زِبل

اهل کار و اهل کوشش بوده او
اهل جود و اهل بخشش بوده او

در پناهش امنیت ما داشتیم
خوب بود و عافیت ما داشتیم

خطّ آهن یادگار سعی اوست
شایعه بوده که ایشان زورگوست

شایعه بوده زمین خواری او
داستان بوده ستمکاری او

حرف مفت است که سوادی او نداشت
وقف ایران کرد هر چیزی که داشت

مال مردم را گرامی داشت او
تخم آبادیِ ایران کاشت او

مهربان بوده همیشه با همه
دادگر بوده میان محکمه

با خدا بوده ، مسلمان بوده او
پیرو مقداد و سلمان بوده او

در عزاداری برهنه پا زده
بر سرش در روز عاشورا زده

در وفاداری او تردید نیست
بهتر از او را اگر دارید ، کیست ؟

با خودش از مملکت چیزی نبرد
کشورش را او به فرزندش سپرد

عازم موریس شد آن پادشاه
آن امیر بی نظیر  بی گناه

دست خالی رفت از این آب و خاک
تا نبیند کشورش روی هلاک

هر چه داریم از سر خان رضاست
قلب من بر مهر ایشان مبتلاست

روح ایشان شاد در خلد برین
بر چنین شاه بزرگی ، آفرین


***

گفتمش جانم ! کمی آهسته تر
بس کن این حرف کجِ  نامعتبر

گفتمش جانم! کمی آرام باش
کم طرفدار بد و بدنام باش

هیچ می خوانی ز تاریخ وطن ؟
هیچ میدانی از این مرز کهن ؟

اندکی هم جستجو ، قبل سخن
بد نباشد ای عزیز جان من

بشنو اینک واقعیت را درست
تا ببینی کیست؟ آن شاه نخست

شاهِ اول ، اهل منقل بوده است
شک نکن تا خرخره آلوده است

بی سواد و قلدر و یک لاقبا
بوده او قاطرچی اسطبل ها

با فشار خارجی ها رشد کرد
یک شبه او بی محابا رشد کرد

کودتا کرد و به شاهی او رسید
در حقیقت به تباهی او رسید

اندکی درک درستی او نداشت
تخم نفرت در دل انصاف کاشت

او‌ گدایی بوده بی اصل و نسب
بی هویّت ، بی ادب ، فرصت طلب

چون دری بر تخته شد ، گل کرد او
با حجاب و دین تقابل کرد او

دشمن دین خداوند بود او
قاتل قوم هداوند بود او 

یاد کن آن روز گوهر شاد را
کشته های دست این جلاد را

جرم آنان بود جز درد حجاب ؟
حرف آنان بود جز حرف حساب ؟

با مدرّس او چه کاری که نکرد
کشت آخر بی صفت ، آزاده مرد

قاتل سیدحسن پس کیست؟ اوست
کند از هر که مخالف بود ، پوست

میرزا را دائما اذیت نمود
بانی مرگش همین افریطه بود

فرّخیِ یزدی و امثال او
جان سپردند در ید چنگال او

شهوت قدرت امانش را برید
هر که نقدش کرد ، آخر شد شهید

خط آهن را برای ما کشید؟
یا برای انگلستان پلید؟

خاطرات تلخ را تکرار کن
باطن خود را پسر ، بیدار کن

او برای مردمش کاری نکرد
جای ، خالی کرد هنگام نبرد

جانفشانی در مرام او نبود
یکسره بر ثروت خود می فزود

خویشتن را چون خدا پنداشت او
مالک بی انتها پنداشت او

انتخاباتش همه فرمایشی
کاندیداها تماماً پوششی

راست میگویی که او بخشنده بود
تکّه تکّه از وطن را کنده بود

اهل بخشش بود از خاک وطن
اهل کار اما برای خویشتن 

خاک ایران را به یغما داد او
هم زمین و هم ز دریا داد او

عِرق های حضرت والا چه شد ؟
کوه های آرارات ما چه شد ؟

بخشش اروند و فیروزه چرا ؟
این یکی شد از هزاران ماجرا

من یقین دارم اگر او مرد بود
پای ایران بی برو برگرد بود

عازم موریس نه ، تبعید شد
چون به دست اجنبی تهدید شد

پادشاه بی یال و کوپال اوست
نزد دشمن چون خر دجّال اوست

نزد دشمن ، جرأتی از خود نداشت
قدر ارزن هیبتی از خود نداشت

توی دست اجنبی چون موم بود
این صفت از ابتدا معلوم بود

ظلم ها دید و دهانش بسته بود
خائنانه او زبانش بسته بود

با خودش سرمایه ای هنگفت برد
من نمی گویم ، فروغی گفت : برد

عاشق ایران و ایرانی نبود
لایق شاهی و سلطانی نبود

قطره ای از خون ایرانی نداشت
مویی از موی سلیمانی نداشت

حاج قاسم افتخار کشور است
نام پاکش اعتبار کشور است

گر تو شک داری ، بیا ، اینهم گواه
اردشیر زاهدی ، داماد شاه

قبل مردن اعترافی تلخ کرد
با ستایش از سلیمانیِ مرد

خاندان پهلوی جز ننگ نیست
مستبدتر از رضا میرپنج کیست ؟

شاه ایران حضرت مولا ، رضاست
هر چه داریم از عنایات خداست

دور شو از تیرگی ها جان من
لعنت حق بر رضاشاه لجن

مطمئن بودم من از روز نخست
روشنم از چشمه ای پاک و درست

چشمۀ ما بوی منطق می دهد
بوی حق ، بوی حقایق می دهد

من خلاصه می کنم گفت و شنود
بر امام و بر شهیدانش درود

آه مجنون  1403/12/01

رضاشاه پهلوی ، از جمله اشخاصی است که دیدگاههای مختلف و بعضاً متضادی نسبت به وی و اقداماتش وجود دارد. برخی با نگاه به اقداماتی از قبیل ایجاد دولتی مدرن و تأسیس نهادهایی از قبیل آموزش‌ و پرورش، دانشگاهها، بیمارستانها، فرودگاهها و ...، وی را رهبری ترقی‌خواه و مدرن می‌دانند که می‌خواست ایران را از کشوری سنتی و عقب‌مانده به کشوری پیشرفته و مدرن تبدیل کند.

اما برخی دیگر وی را دیکتاتوری قلدر و خود رای دانسته‌اند، که سعی در نابودی فرهنگ و نهادهای دینی و فرهنگی ایران و جایگزینی آن با نهادهای غربی داشت و در این راه همه مخالفین و حتی منتقدین خود را از میان برمی‌داشت. این دسته از تحلیل‌گران شاهد خود را مسائلی از قبیل کشف حجاب و تضعیف مذهب و علمای مذهبی، حذف مخالفین سیاسی و ... می‌دانند.

اما ورای این نوع نگاهها و درستی یا نادرستی آنها، آنچه مشخص است و تمامی موافقین، منتقدین و مخالفین رضاشاه بر آن اتفاق‌نظر دارند سیاست سرکوب سیاسی رضاشاه و برخورد دیکتاتورمآبانه و سرکوبگر وی با منتقدین و مخالفینش بوده است. وی و دستگاه امنیتی‌اش در طول دو دهه تعداد بسیاری از علماء مذهبی، سیاسیون، هنرمندان و ... را به قتل رسانده و یا از طریق زندانهای طویل‌المدت، نه‌تنها از گردونه فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی حذف کرده‌اند، بلکه حق زندگی عادی را نیز از آنها سلب نمودند. رضاشاه حتی به کسانی که به وی در راستای رسیدن به سلطنت کمکهای بسیاری کرده بودند نیز رحم نکرد و بسیاری از نزدیکان و اطرافیان خود را به بهانه‌های مختلف از بین برد .

سروده فوق که مصادف است با سوم اسفند ( سالروز کودتای 1299 رضاخانی ) را در جواب همکار بازنشسته ام که طرفدار رضاخان است و شب گذشته برایم چند کلیپ در دفاع از خاندان منحوس پهلوی فرستاد ، گفتم . خدا ان شاءالله همه ما را به راه راست هدایت کند . آمین!

نظرات  (۵)

۰۹ اسفند ۰۳ ، ۱۱:۴۳ رسول شاکری

ای کاش نامش رضا نبود قلدری در کارنامه اش پیدا نبود

او رضا نیست  بلکه راضی است انگلیس را یک سگ تازی است

سلام و عرض ادب خدمت حاج احمد عزیز

ان شاءالله قلمتون پشتیبان ولایت باشه همیشه 

آرزوی توفیق روز افزون دارم برای شما و خانواده جنابعالی 

در پناه حق

پاسخ:
سلام و ارادت . ممنونم از محبت تون . متأسفانه حافظه تاریخی ضعیفی داریم . وقتی برخی ها داعش را که هنوز بیش از ده سال از جنایاتش نگذشته ، فراموش کرده و یا تطهییر می کنند ، طبیعی است که برخی افراد ساده لوح و یا مغرض ، دست به تطهیر حکومت سراپا جنایت و فساد پهلوی بزنند . 

سعدی علیه الرحمه :

دریاب، کنون که نعمتت هست به‌دست

کاین دولت و مُلک می‌رود دست به دست

پاسخ:
دقیقا درست گفته اند جناب سعدی
البته اشاره به جنایات رضاشاه به معنای ندیدن نواقص و کاستی های دولت های فعلی در جمهوری اسلامی نیست . هر چند به شدت معتقدم حکومت کودتایی ، مستبد ، دیکتاتور و خونریز پهلوی قابل قیاس با حکومت جمهوری اسلامی نیست . فقط بررسی عملکرد ساواک که همان زمان صدای نهادهای بین المللی را درآورد ، برای این ادعا کافی است . پهلوی ها بیش از نیم قرن حکومت کردند و دو شاه آن ، سه بار فرار کردند و در آخر هم تسلیم اراده ملت شدند . این نکته هم مهم است که خدمت بزرگ امام خمینی به ایران این بود که کشور را از زیر پای آمریکا بیرون کشید و استقلال و آزادی را به ایرانیان داد . این خدمت بزرگی بود که نباید از یاد برد و یا کوچک شمرد . 

سلام حاج احمد احسنت مثل همیشه گل گفتی دمت گرم 🌹

پاسخ:
ممنونم رضا جان و ببخش مرا که با رضاخان پدرکشتگی دارم 😂😂😂

سِلام احمد آقا خدا قوت

قلمتون روان و حکمت بر عقل و زبانتان جاری 

دیدگانتان به نور الهی روشن

پاسخ:
سلام . ممنونم از دعای خوبتون . ضمنا بجا نیاوردم 

حاج احمد درود درود و هزاران درود  هر روز بهتر از دیروز واقعا هم شعر هم محتوا عالی

پاسخ:
ممنونم علی جان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی