آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

وبلاگ اشعار ، خاطرات ، عکس ها و دلنوشته ها
چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۰، ۰۳:۲۳ ب.ظ

پادشاه ظالم

سلام

    با استقرار شورای ششم و پس از کلی بحث و بررسی ، آقای علیرضا زاکانی بعنوان شهردار تهران انتخاب شد . آقای زاکانی را از اوایل دهه 80 می شناسم . زمانیکه ایشان مسئول بسیج دانشجویی کشور بودند و من دانشجوی بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی ورامین ـ پیشوا . یکی از بهترین دوره های درخشش بسیج دانشجویی .

     از آنجاییکه با دستمال کثیف نمی توان شیشه را پاک کرد ، انتظار می رود آقای زاکانی با آن سابقه درخشان در مبارزه با فساد ، در انتصاب حلقه نزدیک و مدیران ارشد شهرداری تهران بسیار دقت کنند . چرا که هنوز خاطرات مدیران فاسد حتی در دوران های گذشته را خوب به خاطر داریم . مثلا همین سال 1392 را .

شعر "پادشاه ظالم"  را که در مرداد ماه 92 سروده ام ، مربوط به همین معضل بزرگ ، یعنی مدیران نالایق و فاسد است که متأسفانه با نام دین و انقلاب ، هر چه خواستند کردند و هر چه خواستند ، بردند .  تقدیم شما عزیزان :

 

پادشاه ظالم

 

اندازه یک عمر ، بدی من دیدم
یک حرف درست از تو من نشنیدم
بشنو تو کنون دروغ امسال مرا
اینکه ز ته دلم تو را بخشیدم

 

بخشیدن یک مرد ستمگر ، هرگز !
دلبستگی ی به میز و دفتر ، هرگز !
ما نوکر مردم عزیز شهریم
کوتاهی ی در امور کشور ، هرگز !

 

در روز نخست ، از نگاهت خواندم
خارج شده از دایره ی این باندم
صد شکر که همراهی بنده خط خورد
با لطف خدا به باور خود ماندم

 

در باور ما ، ظلم گناه است ، مکن !
دنباله آن در بن چاه است ، مکن !
با ظلم نمی شود سرافرازی کرد
آری بخدا ، که اشتباه است ، مکن !

 

ای بی خبر از خدا! کجا خواهی رفت ؟
چون دود سیاهی! به هوا خواهی رفت
سوگند به نام منتقم ، بی تردید
از "منطقه نبرد" ما خواهی رفت

 

کردی تو ستم به نام دین و قرآن
گفتی تو دروغ ، هم به این و هم آن
آخر چه کسی به تو اجازه داده
راحت بزنی به هر که خواهی بهتان ؟؟

 

این پست و مقام ، آخری هم دارد
این سکّه نقاب دیگری هم دارد
کمتر تو بتاز با غرور و قدرت
زیرا که زمانه داوری هم دارد

 

آنروز ندامت بخدا نزدیک است
تاوان و مکافات بلا نزدیک است
فردا که غروب منصبت پیدا شد
هنگامه ی روشنی ما نزدیک است

 

در پشت سر تو ناله و نفرین است
یک منطقه از وزیر تو غمگین است
هر چند شدی به آخر خط نزدیک
پرونده ی ننگین شما سنگین است

 

گیرم دو سه روز در مقامت ماندی
این اسب غرور و شهوتت را راندی
چند روز دگر که حکم عزلت آمد
ای کاش که نامه مرا می خواندی

 

اینجا شده پاتوق هم استانی ها
هر روز به پاست جشن و مهمانی ها
در نزد خدا که گم نخواهد گشتن
این رابطه ی کثیف پنهانی ها

 

باشد که خدا میان ما حکم کند
با علم خودش ، بی خطا حکم کند*
ماییم گدا و پادشاهی ظالم
مابین گدا و پادشا حکم کند

* فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ 
و خداوند در این اختلافات روز قیامت میان آنها حکم خواهد فرمود ( 
سوره بقره / آیه 113 )
 

آه مجنون ـ مرداد 1392



نوشته شده توسط احمد بابایی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

وبلاگ اشعار ، خاطرات ، عکس ها و دلنوشته ها

آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

سلام . از کودکی علاقه زیادی به شعر و حفظ آن داشتم . اولین سروده ام غزل عاشقانه ای بود با این مطلع : شود آیا که شبی آید و ما یار شویم ؟ فکر معقول نماییم و گرفتار شویم ؟ شود آیا شنوم پاسخ آری ز لبش ؟ و .... که البته نشد و آن شب و پاسخ نیامد.

زمستان 1373 و در 13 سالگی با استاد عزیزم زنده یاد حاج محمدرضاآقاسی رضوان الله تعالی علیه آشنا شدم و این آشنایی و دوستی دو طرفه تا سوم خرداد 1384 ادامه یافت .

شعرهایم عموماً بخاطر اتفاق هایی است که در اطرافم رخ می دهند . متاسفانه برخی از آنها را به دلیل عدم ثبت از دست داده و فراموش کرده ام . این وبلاگ را با هدف ثبت و انتشار اشعار ، خاطرات و گاهاً تصاویر خاطره انگیزم ، بعد از تعطیلی ناگهانی میهن بلاگ به راه انداختم . هر چند : شاعر نی ام و شعر ندانم گفتن / من مرثیه خوان دل دیوانه خویشم .

خوشحال خواهم شد با نظرات و پیشنهادات خود همراهی ام کنین . یاحق

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

پادشاه ظالم

چهارشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۰، ۰۳:۲۳ ب.ظ

سلام

    با استقرار شورای ششم و پس از کلی بحث و بررسی ، آقای علیرضا زاکانی بعنوان شهردار تهران انتخاب شد . آقای زاکانی را از اوایل دهه 80 می شناسم . زمانیکه ایشان مسئول بسیج دانشجویی کشور بودند و من دانشجوی بسیجی دانشگاه آزاد اسلامی ورامین ـ پیشوا . یکی از بهترین دوره های درخشش بسیج دانشجویی .

     از آنجاییکه با دستمال کثیف نمی توان شیشه را پاک کرد ، انتظار می رود آقای زاکانی با آن سابقه درخشان در مبارزه با فساد ، در انتصاب حلقه نزدیک و مدیران ارشد شهرداری تهران بسیار دقت کنند . چرا که هنوز خاطرات مدیران فاسد حتی در دوران های گذشته را خوب به خاطر داریم . مثلا همین سال 1392 را .

شعر "پادشاه ظالم"  را که در مرداد ماه 92 سروده ام ، مربوط به همین معضل بزرگ ، یعنی مدیران نالایق و فاسد است که متأسفانه با نام دین و انقلاب ، هر چه خواستند کردند و هر چه خواستند ، بردند .  تقدیم شما عزیزان :

 

پادشاه ظالم

 

اندازه یک عمر ، بدی من دیدم
یک حرف درست از تو من نشنیدم
بشنو تو کنون دروغ امسال مرا
اینکه ز ته دلم تو را بخشیدم

 

بخشیدن یک مرد ستمگر ، هرگز !
دلبستگی ی به میز و دفتر ، هرگز !
ما نوکر مردم عزیز شهریم
کوتاهی ی در امور کشور ، هرگز !

 

در روز نخست ، از نگاهت خواندم
خارج شده از دایره ی این باندم
صد شکر که همراهی بنده خط خورد
با لطف خدا به باور خود ماندم

 

در باور ما ، ظلم گناه است ، مکن !
دنباله آن در بن چاه است ، مکن !
با ظلم نمی شود سرافرازی کرد
آری بخدا ، که اشتباه است ، مکن !

 

ای بی خبر از خدا! کجا خواهی رفت ؟
چون دود سیاهی! به هوا خواهی رفت
سوگند به نام منتقم ، بی تردید
از "منطقه نبرد" ما خواهی رفت

 

کردی تو ستم به نام دین و قرآن
گفتی تو دروغ ، هم به این و هم آن
آخر چه کسی به تو اجازه داده
راحت بزنی به هر که خواهی بهتان ؟؟

 

این پست و مقام ، آخری هم دارد
این سکّه نقاب دیگری هم دارد
کمتر تو بتاز با غرور و قدرت
زیرا که زمانه داوری هم دارد

 

آنروز ندامت بخدا نزدیک است
تاوان و مکافات بلا نزدیک است
فردا که غروب منصبت پیدا شد
هنگامه ی روشنی ما نزدیک است

 

در پشت سر تو ناله و نفرین است
یک منطقه از وزیر تو غمگین است
هر چند شدی به آخر خط نزدیک
پرونده ی ننگین شما سنگین است

 

گیرم دو سه روز در مقامت ماندی
این اسب غرور و شهوتت را راندی
چند روز دگر که حکم عزلت آمد
ای کاش که نامه مرا می خواندی

 

اینجا شده پاتوق هم استانی ها
هر روز به پاست جشن و مهمانی ها
در نزد خدا که گم نخواهد گشتن
این رابطه ی کثیف پنهانی ها

 

باشد که خدا میان ما حکم کند
با علم خودش ، بی خطا حکم کند*
ماییم گدا و پادشاهی ظالم
مابین گدا و پادشا حکم کند

* فَاللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ 
و خداوند در این اختلافات روز قیامت میان آنها حکم خواهد فرمود ( 
سوره بقره / آیه 113 )
 

آه مجنون ـ مرداد 1392

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی