جواب حامد
دوباره حامد* ما شعر گفته
و یا بهتر بگویم معر گفته
ز بس که با نجابت هست حامد
همیشه با محبت هست حامد
مرا از عمق جانش دوست دارد
زیادی از توانش دوست دارد
مرا با چشم زیبایش چو دیده
برایم شعر تازه آفریده
مرا برده به بالا با کلامش
الهی من فدای این مرامش
الهی من فدای این محبّت
فدای این همه الفاظ مثبت
ولی حامد ! منم یک فرد ساده
ندارم اندکی هوش زیاده
اگر قدّم کمی از حد دراز است
چه گویم؟ لطف آن بنده نواز است
خط زیبای من هم لطف او بود
وگرنه من کی ام؟ سرشار کمبود
اگر شلوار لی در پای من نیست
گناه چشم توست و پای من نیست
منم لی و کتان دارم فراوان
نه مانند فلانی تنگ و چسبان
به وقت کت ، کت است و وقت لی ، لی
منم مشتاق خرسندی لیلی
هرآنچه باب میل لیلی ماست
بدون شک دل ما هم همان جاست
ندارم از خودم چیزی برادر
بجز لطف خدا و مهر مادر
پدر دست دعا بر آسمان برد
و سعی دشمنان ما زمین خورد
دعای مادرم را دوست دارم
که ظلّ رحمت پروردگارم
اگر پیروز میدان نبردم
بدان از سوی خود کاری نکردم
یکی از افتخاراتم همین است
که گفتی شعرهایت دلنشین است
نشاید من شوم برهان و الگو
جوابم را نده بعداً دوپهلو
نه من دُرّم ، نه برتر از بقیّه
سخن کوته کنم من بی تقیّه
من و الگو شدن ؟ ای وای بر من
نمی ارزم به قدر مُشتی ارزن
منم مانندتان از جنس مردم
شده بار دگر سوءتفاهم
آه مجنون 1403/09/15
* حامد ، پسرعمه خوب و با محبتم که به شغل خبرنگاری مشغول است ، شاعر نیست اما هر از گاهی با چیزی شبیه شعر محبتش را به من نشان می دهد و خنده بر جان مان می نشاند . در ساعت 19:23 امروز پنجشنبه 15 آذرماه در تلگرام برایم شعری فرستاد در مورد خودم و ضمن تعریف و تمجید ، مرتکب اغراق شد . نیم ساعت بعد جوابش را برایش فرستادم و از او تشکر کردم بابت محبتش . هر کجا هست خدایا به سلامت دارش .
وای عالی بود.😅😅😅💜💜💜💟💚👍🏻