آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

وبلاگ اشعار ، خاطرات ، عکس ها و دلنوشته ها
جمعه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۳، ۰۲:۴۳ ب.ظ

سفرنامه 3

خاک عراق : آنانکه تجربه این سفر را دارند حتما این جمله و ادعای بنده را تأیید می کنند که : جدای از سایر تفاوت ها ، رنگ و جنس خاک ایران و عراق در همان نقطه صفر مرزی بطور معجزه واری ، متفاوت از هم است . انگار خدا خط کشی گذاشته و مرز بین این دو کشور را مشخص کرده است . تفاوت رنگ خاک دو کشور به قدری هست که راحت به چشم می آید . خاک ایران تمیز ، شفاف و دلنشین و خاک عراق تیره و دلگیر . از خود عراقی ها شنیده ام بخاطر نفرین اهلبیت است .

به سمت سامرا : از گیت های عراقی که خارج شدیم کمی پیاده آمدیم تا به ایستگاه اتوبوس ها برسیم . این اتوبوس های ایرانی زائران را رایگان تا محل توقف ماشین های عراقی (ترمینال مرزی خانقین) می بردند . فاصله کوتاهی بود ، چیزی در حدود 500 متر . موکب های عراقی هم فعال بودند و با چند نوع نوشیدنی و خوراکی از زائران پذیرایی می کردند . چند ایستگاه چتری فروش سیمکارت عراقی هم دایر بود که مشتریان خوبی داشت از بین زائران ایرانی . روال من در سفر اربعین خرید بسته اینترنت رومینگ ایرانسل و خاموش کردن خط همراه اولم هست . خاطره خوبی از همراه اول در سفر کربلا ندارم و همین باعث می شود همیشه در مرز خط 912 ام را خاموش کنم و فقط از خط ایرانسلم استفاده کنم . با رسیدن به محوطه پارکینگ عراقی به دنبال ماشین های سامرا بودیم . کار خوب امسال طرف عراقی ، معین کردن قیمت مسیرها و نصب بنر آن در دید زائران بود . این کار لازم ، از سوء استفاده های احتمالی و زیان زائران جلوگیری می کرد . ساعت 3:35 بامداد جمعه بود که اتوبوس سامرا را پیدا کردیم و در انتهای آن به انتظار حرکت نشستیم . اتوبوس به چند دلیل بهتر از ون هست . جدای از امنیت و ایمنی بیشتر اتوبوس ، استفاده از ون برای افراد بلند قامت بسیار سخت و خسته کننده است .

نماز صبح و صبحانه : برای نماز صبح در موکبی بین راه توقف کوتاهی داشتیم و بعد اقامه نماز صبح بصورت فرادی که من به دلیل کمبود جا روی تخت چوبی خواندم و صرف چای عراقی مجدداً به سمت سامرا به راه افتادیم . ساعت 7 صبح با ایستادن ماشین کنار یک موکب برای صرف صبحانه پیاده شدیم . موکب ، نسبتاً بزرگ و متصل به یک حسینیه بود . تعداد زیاد کولرها ، صندلی ها ، سرویس های بهداشتی ، پخت انواع نان بصورت فانتزی و ارائه چند رقم صبحانه از ویژگی های این موکب خوب عراقی بود . حدود نیم ساعتی توقف موجب شد همه مسافران فرصت کافی برای انجام اموراتشان داشته باشند .

رسیدن به سامرا : ساعت 10 صبح با توقف اتوبوس در پارکینگ بزرگ نزدیک حرم مطهر انتظارمان به پایان رسید و پای در حریم ملکوتی امامین عسکریین گذاشتیم . از پله ها که پایین آمدم گنبد نورانی امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام در میان آفتاب گرم و سوزان سامرا جلوه گری می کرد . تا رسیدن به حرم مطهر حدود یک کیلومتری راه بود و موکب ها پذیرای زائران بودند . محمدآقا برای مان چند خوشه انگور گرفت که تقریباً نیمی از مسیر سرگرم خوردن آن بودیم . انگورهای عراق شیرین ، بزرگ و خوشمزه اند و در شکل ظاهری با انگورهای ایرانی کاملاً متفاوت . به روبروی حرم مطهر که رسیدیم دست بر سینه و اشک در چشم سلامی دادیم و ممنون خدا بودیم که توفیق زیارت سامرا را بار دیگر قسمت و روزی مان کرد .

شهر سامرا : سامرا که محل تولد امام زمان (عج) است و در سال 221 قمری مرکز خلافت معتصم عباسی واقع شده ، مخفف شده " سُرِّ مَن رَأی"  به معنای "شاد شود هر که آن را بدید" و  شهری در میانه عراق در استان صلاح الدین و در شرق رودخانه دجله و 124 کیلومتری شمال بغداد است . سامرا از شرق به کرکوک ، از شمال به استان نینوا ، از غرب به استان الانبار و از جنوب به بغداد منتهی می شود .  65 درصد جمعیت 300 هزار نفری آن سنی و 35 درصد آن شیعه اند . قبر مطهر امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام مهمترین نقطه سامرا است و محیط گنبد حرم مطهر با 68 متر یکی از بزرگترین گنبدها در جهان اسلام به شمار می آید . در شعبان 1290 قمری میرزای شیرازی از مراجع بزرگ شیعه به شهر سامرا کوچ کرد و در آنجا حوزه علمیه تاسیس کرد . در این حوزه علمای بزرگی همچون سید حسن صدر ، سید محسن امین ، محمدجواد بلاغی ، آغا بزرگ تهرانی و ... اشتغال داشتند . فتوای تحریم تنباکو در مدت اقامت میرزا در سامرا صادر شد . پس از فوت میرزای بزرگ شیرازی در سال 1312 قمری در سامرا ، شیعیان کم کم سامرا را ترک کرده و راهی شهرهایی چون کربلا و نجف شدند و شهر سامرا به یک شهر سنی نشین تبدیل شد . چند دهه پس از حکومت حزب بعث ، تقریباً حضور شیعیان در سامرا به صفر رسید .



نوشته شده توسط احمد بابایی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

وبلاگ اشعار ، خاطرات ، عکس ها و دلنوشته ها

آه مجنون ، بوی لیلا می دهد

سلام . از کودکی علاقه زیادی به شعر و حفظ آن داشتم . اولین سروده ام غزل عاشقانه ای بود با این مطلع : شود آیا که شبی آید و ما یار شویم ؟ فکر معقول نماییم و گرفتار شویم ؟ شود آیا شنوم پاسخ آری ز لبش ؟ و .... که البته نشد و آن شب و پاسخ نیامد.

زمستان 1373 و در 13 سالگی با استاد عزیزم زنده یاد حاج محمدرضاآقاسی رضوان الله تعالی علیه آشنا شدم و این آشنایی و دوستی دو طرفه تا سوم خرداد 1384 ادامه یافت .

شعرهایم عموماً بخاطر اتفاق هایی است که در اطرافم رخ می دهند . متاسفانه برخی از آنها را به دلیل عدم ثبت از دست داده و فراموش کرده ام . این وبلاگ را با هدف ثبت و انتشار اشعار ، خاطرات و گاهاً تصاویر خاطره انگیزم ، بعد از تعطیلی ناگهانی میهن بلاگ به راه انداختم . هر چند : شاعر نی ام و شعر ندانم گفتن / من مرثیه خوان دل دیوانه خویشم .

خوشحال خواهم شد با نظرات و پیشنهادات خود همراهی ام کنین . یاحق

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

سفرنامه 3

جمعه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۳، ۰۲:۴۳ ب.ظ

خاک عراق : آنانکه تجربه این سفر را دارند حتما این جمله و ادعای بنده را تأیید می کنند که : جدای از سایر تفاوت ها ، رنگ و جنس خاک ایران و عراق در همان نقطه صفر مرزی بطور معجزه واری ، متفاوت از هم است . انگار خدا خط کشی گذاشته و مرز بین این دو کشور را مشخص کرده است . تفاوت رنگ خاک دو کشور به قدری هست که راحت به چشم می آید . خاک ایران تمیز ، شفاف و دلنشین و خاک عراق تیره و دلگیر . از خود عراقی ها شنیده ام بخاطر نفرین اهلبیت است .

به سمت سامرا : از گیت های عراقی که خارج شدیم کمی پیاده آمدیم تا به ایستگاه اتوبوس ها برسیم . این اتوبوس های ایرانی زائران را رایگان تا محل توقف ماشین های عراقی (ترمینال مرزی خانقین) می بردند . فاصله کوتاهی بود ، چیزی در حدود 500 متر . موکب های عراقی هم فعال بودند و با چند نوع نوشیدنی و خوراکی از زائران پذیرایی می کردند . چند ایستگاه چتری فروش سیمکارت عراقی هم دایر بود که مشتریان خوبی داشت از بین زائران ایرانی . روال من در سفر اربعین خرید بسته اینترنت رومینگ ایرانسل و خاموش کردن خط همراه اولم هست . خاطره خوبی از همراه اول در سفر کربلا ندارم و همین باعث می شود همیشه در مرز خط 912 ام را خاموش کنم و فقط از خط ایرانسلم استفاده کنم . با رسیدن به محوطه پارکینگ عراقی به دنبال ماشین های سامرا بودیم . کار خوب امسال طرف عراقی ، معین کردن قیمت مسیرها و نصب بنر آن در دید زائران بود . این کار لازم ، از سوء استفاده های احتمالی و زیان زائران جلوگیری می کرد . ساعت 3:35 بامداد جمعه بود که اتوبوس سامرا را پیدا کردیم و در انتهای آن به انتظار حرکت نشستیم . اتوبوس به چند دلیل بهتر از ون هست . جدای از امنیت و ایمنی بیشتر اتوبوس ، استفاده از ون برای افراد بلند قامت بسیار سخت و خسته کننده است .

نماز صبح و صبحانه : برای نماز صبح در موکبی بین راه توقف کوتاهی داشتیم و بعد اقامه نماز صبح بصورت فرادی که من به دلیل کمبود جا روی تخت چوبی خواندم و صرف چای عراقی مجدداً به سمت سامرا به راه افتادیم . ساعت 7 صبح با ایستادن ماشین کنار یک موکب برای صرف صبحانه پیاده شدیم . موکب ، نسبتاً بزرگ و متصل به یک حسینیه بود . تعداد زیاد کولرها ، صندلی ها ، سرویس های بهداشتی ، پخت انواع نان بصورت فانتزی و ارائه چند رقم صبحانه از ویژگی های این موکب خوب عراقی بود . حدود نیم ساعتی توقف موجب شد همه مسافران فرصت کافی برای انجام اموراتشان داشته باشند .

رسیدن به سامرا : ساعت 10 صبح با توقف اتوبوس در پارکینگ بزرگ نزدیک حرم مطهر انتظارمان به پایان رسید و پای در حریم ملکوتی امامین عسکریین گذاشتیم . از پله ها که پایین آمدم گنبد نورانی امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام در میان آفتاب گرم و سوزان سامرا جلوه گری می کرد . تا رسیدن به حرم مطهر حدود یک کیلومتری راه بود و موکب ها پذیرای زائران بودند . محمدآقا برای مان چند خوشه انگور گرفت که تقریباً نیمی از مسیر سرگرم خوردن آن بودیم . انگورهای عراق شیرین ، بزرگ و خوشمزه اند و در شکل ظاهری با انگورهای ایرانی کاملاً متفاوت . به روبروی حرم مطهر که رسیدیم دست بر سینه و اشک در چشم سلامی دادیم و ممنون خدا بودیم که توفیق زیارت سامرا را بار دیگر قسمت و روزی مان کرد .

شهر سامرا : سامرا که محل تولد امام زمان (عج) است و در سال 221 قمری مرکز خلافت معتصم عباسی واقع شده ، مخفف شده " سُرِّ مَن رَأی"  به معنای "شاد شود هر که آن را بدید" و  شهری در میانه عراق در استان صلاح الدین و در شرق رودخانه دجله و 124 کیلومتری شمال بغداد است . سامرا از شرق به کرکوک ، از شمال به استان نینوا ، از غرب به استان الانبار و از جنوب به بغداد منتهی می شود .  65 درصد جمعیت 300 هزار نفری آن سنی و 35 درصد آن شیعه اند . قبر مطهر امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام مهمترین نقطه سامرا است و محیط گنبد حرم مطهر با 68 متر یکی از بزرگترین گنبدها در جهان اسلام به شمار می آید . در شعبان 1290 قمری میرزای شیرازی از مراجع بزرگ شیعه به شهر سامرا کوچ کرد و در آنجا حوزه علمیه تاسیس کرد . در این حوزه علمای بزرگی همچون سید حسن صدر ، سید محسن امین ، محمدجواد بلاغی ، آغا بزرگ تهرانی و ... اشتغال داشتند . فتوای تحریم تنباکو در مدت اقامت میرزا در سامرا صادر شد . پس از فوت میرزای بزرگ شیرازی در سال 1312 قمری در سامرا ، شیعیان کم کم سامرا را ترک کرده و راهی شهرهایی چون کربلا و نجف شدند و شهر سامرا به یک شهر سنی نشین تبدیل شد . چند دهه پس از حکومت حزب بعث ، تقریباً حضور شیعیان در سامرا به صفر رسید .

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی