باسلام
درست در دی ماه سرد سال 1382 که زلزله ویرانگر بم رخ داد ، در یکی از شب های سرد دوره آموزشی خدمت سربازی ام در آموزشگاه نظامی شهدای کرمانشاه واقع در کیلومتر 17 جاده کامیاران ، به یاد تمامی دوستان خوبم افتادم که در بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین ـ پیشوا سال های بسیار خوب و خاطره انگیزی را با هم سپری کردیم .
از مهرماه 1378 تا تیرماه 1382 که مشغول تحصیل بودم با عزیزانی آشنا شدم که بهترین بودند . یاد همه آن عزیزان در یادم جاودانه است . ماحصل یاد آن شب دوستان سرودن شعری شد که در ادامه می خوانید .
عکس بالا نیز که من و میثم اکبرزاده نخلی را در نخلستان های اروندکنار بغل کرده ایم ، یادگاری از اردوی راهیان نور 1384 است که توسط علیرضا ندیمی و برای نخستین بار با دوربین دیجیتال گرفته شده ( سالهای قبل دوربین های آنالوگ بود و حلقه های فیلم 36 تایی ) .
به نام آن خدای مهربانی
که جان را داده یار و یاورانی
کنون دارم برایت راستانی
که شاید یک شبی قدرش بدانی
حکایت می کنم از یاورانم (1)
همان یاران خوب هم زمانم
همان جویندگان دانش و فن
همان همدوره های دوره من (2)
همانانی که از جنس بلورند
زلال و پاک و شفافند ، نورند
همانانی که خورشیدند و مهتاب
زلال و پاک و شفافند چون آب
همانانی که محکم همچو کوه اند
سراسر هیبت و عزم و شکوه اند
همانانی که هستند یادگاری
به امروز و به فردای نداری
همانانی که در آن حوزه عشق
بنا کردند با هم موزه عشق
چه عشقی ؟ عشق خدمت ، عشق ایثار
خداوندا ! تو ایشان را نگهدار
کی اند اینان ؟ بسیجیان عاشق
همان فجر و سحر ، یا صبح صادق
همانانی که جنگیدند و رفتند
حیات دیگری دیدند و رفتند
سحرگاهان چو بالی باز کردند
پری بر هم زده پرواز کردند
***
نمی دانم چرا در یادم امشب (3)
به یاد قبل ها افتادم امشب
شبم دریاست امّا بی کرانه
دلم دارد هوای صد بهانه
بهانه دارد از یاران حوزه
هم از این دارد و هم آن حوزه
هوای یار در سر دارم امشب
به یاد اصغر (4) و سردارم (5) امشب
هوای جعفر پاک و صمیمی
و گاهی هم فواد و گه ندیمی
و مهدی قاسمی ، گه مصطفی (6) را
گهی آبیاریان ، گه مجتبی را
و اردستانی محسن یار بعدی
و سید مجتبی یزدی و مهدی (7)
رسول گوهری و پیرهادی
و مهری (8) و ابوالفضل مرادی
امیر جابری و میرزایی (9)
و هادی صدیقی ، مهدی بابایی
و ناصر زاهدی ، بعدی قباخلو
علی اکبر (10) ، علی ی قهرمانلو
و مهدی ی قمی و ذرتی پور
و اسماعیل علی آبادی شور
و عبدالله سلطانی ، ابوذر
و سلطانی (11) و عبدالله آذر (12)
درخشان پور و بهنود و خدایی
و محسن خادمی ، صادق صفایی
محمد کاشکی ، کیخا و شاهین (13)
و گاهی سید عبدالله (14) و یاسین (15)
و گودرزی محمد ، خسروبیگی
ندارم قافیه ، خوردم به تنگی
جواد برزده ، قاسم برکان
رئیسی ، خاوری ، نوری و میشان
حمید چاردلی ، عبدالعلی پور
نقیب و غفاری ، آیت ، قلی پور
حسن عبدالعلی پور شربیان
شکاری ، مصطفی فشکی فراهان
سعید (16) و کاظم (17) و مسعود (18) و یعقوب (19)
علی افشاری ، فخاری محجوب
محمد هوشمند و اصفهانی (20)
که نام جملگی شد جاودانی
در آخر هم به رسم خودنمایی
منم احمد ، منم احمد بابایی
رمضان 1382
توضیحات :
1) اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی ورامین ـ پیشوا
2) سال های 1378 تا 1382
3) یکی از شب های آموزشی در کرمانشاه
4) اصغر عبدالهیان بجستانی
5) علیرضا کثیری مشهور به سردار
6) مصطفی تاجیک اسماعیلی
7) مهدی رجبی
8) حمید مهری
9) بهروز میرزایی
10) علی اکبر حسنی تبار
11) حمید سلطانی
12) عبدالله آذری
13)شاهین احمدی
14) سید عبدالله طباطبایی
15) یاسین خسروبیگی
16) سعید اردستانی
17) کاظم مشفق
18) مسعود نظری
19) یعقوب رئیسی
20) مجید اصفهانی